**کاملا در جهت ثبت و فاقد محتوا

 

موقعیت هایی که این روز ها توشون قرار دارم، خیلی خیلی جدیدن و همیشه همراه با هر جدید بودنی دو تا حس ترس و هیجان همراهن و من واقعا این دو  رو تا مغز استخون حس میکنم و این باعث شده مثل یه آدم ضربه خورده باشم، آدمی که یه مشت محکمی خورده و داره به سختی تعادلش رو حفظ میکنه یا مثل آدمی که تازه از خواب بلند شده و هنوز متوجه اطرافش نیست.

من دوست های جدید پیدا کردم و از این اضافه کردن آدم های خوب و حسابی به اطرافم قطعا حس خوبی دارم و هیجان زده ام اما من اینا رو نمیشناسم و این برام ترس رو میسازه من دلم میخواد که توی همه ی روابطی که دارم، حریم ها حفظ بشه، دلم نمی‌خواد دوستی ساده ام با هر کدوم از این آدم ها بدون خواسته ی خودم به چیزی فراتر از این ها تبدیل بشه و کاش میشد که توی روابط دو طرفه، مثل همین دوستی، همیشه حس دو طرف یکسان باشه و اینجوری تو از حس و حال طرف مقابل هم مطمئن بودی! و امان از حس های متضاد در روابط ...

 

داریم خونه امون رو عوض میکنیم، خونه ی جدید رو دوست دارم، اینگار که حس خیلی خوبی بهش دارم، اتاق جدید هم یه چیزی مثل اتاق فعلیه ولی میشه جدید چیده بشه. میشه کتابخونه ی بزرگتری داشت شاید و شاید بشه که گل و گیاه هم به اتاق اضافه کرد و فکر این ها من رو هیجان زده می‌کنه اما فکر اینکه این آسایش و آرامش و کاربردی بودن اتاق اینجام رو نداشته باشه، ناراحتم می‌کنه.

 

علاوه بر اون خونه ی جدید، هر چند قشنگ تره ولی نسبت به اینجا از آب و پل خواجو دور میشیم و پل خواجو برای من مثل وطنه! اونجا غمگین بودم، خندون بودم، گریه کردم، با خواننده ها خوندم -و البته نه عاشق نشدم- و این دور شدن از پل خواجو هم خوشحالم نمیکنه.

 

یکی دیگه از اتفاق های جدید این روز ها، برداشتن واحد از دانشکده ریاضیه و این خیلی بهم حس خوبی میده، اینکه حداقل تلاش کنی ریاضی رو بیشتر بفهمی و بیشتر حل کنی اما قسمت ترسناک ماجرا هم همین ریاضی بودنشه، اینکه هر چند عاشقش باشم ممکنه سخت بگذره ولی خب توکل به خدا، به لطفش تنها نیسم.

 

شاید فکر کنین که این اتفاقات جدید تموم شده اما نه :)

داریم برای یه کار آموزی هم آماده میشم و این دقیقا مثل دوره ی کهاده حس و حالش.

یه کارآموزی دیگه هم درخواست داده بودم، که هنوز اکسپت اولیه ام با نهایی شدن تایید یا رد شدنم، بیشتر میگم خدمتتون.

 

و بله احتمالا همه ی این اتفاقات جدید در حال وقوع، دارن یه من جدید میسازن و خدا به خیر کنه:))