سعدی رو خیلی خیلی دوست دارم.
نمیگم همه ی شعراش رو میفهمم و دوست دارم اما یسری رو که میفهمم ، با تموم وجود براشون ذوق میکنم.
دیروز اما یه بیت خوندم :"همه عالم نگران تا نظر بخت بلند ، بر که افتد که تو یک دم نگرانش باشی"
اینقدر دوسش داشتم که رفتم سرچ کردم بقیه اشو بخونم ، این کار رو برای همه ی ابیات جذاب میکنم ! در ادامه اینقدر شعرش رو دوست داشتم که خوندمش و صدام رو برای دوستام فرستادم ! یه بخشی از وجودم فریاد میزد که با شما هم به اشتراکش بزارم اما چه کنم که اینقدرا قبول ندارم شعر خوندنمو!
اما توی یه بخشی از شعر میگفت " شاید ار محتمل بار گِرانَش باشی "
و من دیدم این همون چیزیه که میشه بیوی تلگرامم باشه !
من کسی ام که دارم تلاش میکنم که شایسته باشم ، هم برای این بار گران و هم برای بودن و مفید بودن !
دلم میخواد چیزایی که راجع به کامپیوتر میفهمم رو ساده بنویسم !ولی وبلاگ جدید نه !شاید یه صفحه همینجا که عامیانه بنویسم از ذوق ها و چیز هایی که میفهمم از این مفهوم گسترده !
اینم بگم من باز هم با کله وسط دردسر پریده امو و خلاصه التماس دعا!
میشه خواهش کنم برای ما هم بخونی و بفرستی؟
یادش بخیر یه زمانی با دوستام همش شب شعر میرفتیم
منم تازگیا دارم با سعدی انس میگیرم
نمیدونم چرا قبل تر ها اینقدر مجذوب حافظ بودم که اصلا حتی به خوندن شعرهای سعدی فکر هم نمی کردم
دعا هم می کنم، ولی شما هم از سرعت پریدنت کم کن :)