این روزا به این فکر میکنم که چقدر پذیرفتن توی زندگی مهمه و چقدر به موقع پذیرفتن میتونه حال ادم رو خوب کنه!

بعضی وقت ها ما یه اشتباهاتی میکنیم ؛ که روز های بعدش فکر کردن بهشون میتونه ما رو داغون کنه ؛ این جاست که "پذیرفتن" جادو میکنه و تو بعد از یه خرده فکر کردن به اشتباهاتت به خودت میگی: باشه من یه اشتباهی کردم؛ ("و دیگه کاریه که شده")باید اشتباهم رو و مهم تر از اون خودم رو بپذیرم ؛اینجاست که اروم میشی و فک کنم نتیجه ی هر بار پذیرفتن خودمون و اشتباهمون اینه  که زود تر و بهتر ، اول خودمون و بعد دیگران رو میبخشیم و خودمون رو بیشتر دوس داریم و  حتی راحت تر درس میگیریم از اشتباهاتمون !

اما فکر کنم درست نباشه که  پذیرفتن رو با کنار کشیدن اشتباه بگیریم ؛ پذیرفتن احتمالا برای هر چیزیه که تو گذشته اتفاق افتاده برای راحت تر درس گرفتن ازش بدون سرزنش کردن خودمون اما  برای اینده باید تا حد ممکن تلاشِ معقول  کرد و بعد نتیجه ی تلاش رو پذیرفت.

خلاصه که به اینا فکر میکردم :))